خدمات برای تجارت کپی. Algo ما به طور خودکار معاملات را باز و بسته می کند.
L2T Algo سیگنال های بسیار سودآور را با حداقل ریسک ارائه می دهد.
تجارت 24/7 ارز دیجیتال. وقتی شما خوابید، ما معامله می کنیم.
راه اندازی 10 دقیقه ای با مزایای قابل توجه. دفترچه راهنما همراه با خرید ارائه می شود.
79 درصد میزان موفقیت نتایج ما شما را هیجان زده خواهد کرد.
حداکثر 70 معامله در ماه. بیش از 5 جفت موجود است.
اشتراک ماهانه از 58 پوند شروع می شود.
چند قانون برای ثروتمند شدن
13 طلاق در بین 10 مرد ثروتمند جهان وجود دارد. هفت نفر از ده نفر اول حداقل یک بار طلاق گرفته اند.
همبستگی علیت نیست و حجم نمونه بسیار ناچیز است. اما آماری که بسیار بدتر از میانگین کشوری است، در مورد موضوعی بسیار اساسی برای شادی، در میان گروهی که افراد زیادی به زندگی آنها غبطه می خورند، جالب است، اینطور نیست؟
میلیونها راه برای ثروتمند شدن وجود دارد که بیشتر آنها شامل بهرهبرداری از موقعیتهای خاص و فرصتهای یکباره میشود. قوانین جهانی در مورد چگونگی ثروتمند شدن سخت است.
اما از دست دادن پول، یا از دست دادن شادی زمانی که پول دارید، یا تبدیل شدن به برده پول خود - این داستان ها معمولاً مخرجات مشترکی دارند. آنها آنقدر رایج هستند که می توانید آنها را قانون بنامید.
اندازه گیری ثروت آسان است. شما فقط آن را حساب کنید. اندازه گیری برخی از جنبه های منفی ثروت بسیار سخت تر و ظریف تر است. اندازهگیری آنها میتواند آنقدر ظریف و سخت باشد که بسیاری از مردم حتی وجود آنها را باور نکنند. جنبه منفی ثروت؟ چطور ممکن است چنین باشد؟
اجازه دهید پیشنهاد کنم که بیهودگی صحبت در مورد جنبه منفی ثروت بخشی از این است که چرا ثروت مردم را آنطور که فکر می کردند خوشحال نمی کند.
وقتی مزایای پول بسیار آشکار است اما جنبههای منفی آن بسیار ظریف هستند، جنبههای منفی که پیشبینی نمیکردید میتوانند از مزایایی که انتظارش را داشتید ترسناکتر باشند.
البته من پول بیشتری می خواهم. تقریباً همه این کار را می کنند، البته به دلایل مختلف.
این یک لیست ضد ثروت نیست - فقط مجموعه ای از نکات منفی ظریف است که به راحتی می توان آنها را نادیده گرفت و آنقدر رایج است که می توانید آنها را تنها قوانین واقعی ثروتمند شدن بنامید.
1. بیشتر چیزهایی که در زندگی شما را خوشحال می کند ربطی به پول ندارد و درک این موضوع که وقتی پول دارید می تواند اعتراف دردناکی باشد.
ویل اسمیت در بیوگرافی خود نوشت که وقتی فقیر و افسرده بود، میتوانست در مورد آیندهای رویا کند که پول بیشتری داشته باشد و این پول باعث میشود که مشکلات او برطرف شود.
زمانی که او ثروتمند شد، این خوش بینی از بین رفت.
او تمام پولی را که می توانست نیاز داشته باشد داشت و هنوز افسرده بود، زندگی اش هنوز پر از مشکلات بود.
ریک روبین یک بار چیزی مشابه را تکرار کرد:
«تا زمانی که رویاهایتان به حقیقت نپیوندند، سخت است که واقعاً افسرده شوید. هنگامی که رویاهای شما به حقیقت می پیوندند و متوجه می شوید که همان احساس قبلی را دارید، احساس ناامیدی به شما دست می دهد.
خوشبختی پیچیده است، اما اگر آن را به مواردی مانند خانواده دوست داشتنی، سلامتی، دوستی، هشت ساعت خواب، فرزندان متعادل و بخشی از چیزی بزرگتر از خودتان تبدیل کنید، متوجه خواهید شد که نقش پول چقدر می تواند محدود باشد. اینطور نیست که نقشی نداشته باشد. فقط کوچکتر از آن چیزی که ممکن است تصور کرده باشید.
به این موضوع فکر کنید: آیا ترجیح میدهید با همسری که شما را دوست دارد، فرزندانی که شما را تحسین میکنند، دوستان خوب، سلامتی و وجدان پاک، سالی 100,000 دلار درآمد داشته باشید یا 1,000,000 دلار درآمد داشته باشید و هیچ کدام از این چیزها را نداشته باشید؟ خیلی واضحه
البته شما می توانید فقیر و بدبخت یا ثروتمند و شاد باشید. اما فقط ثروتمندان می دانند که این رابطه چقدر می تواند ضعیف باشد. به دست آوردن پول احتمالاً ازدواج شما را درست نکرده است، باعث نمی شود دوستانتان شما را بیشتر دوست داشته باشند، باعث رضایت بیشتر شما نشده است. بنابراین آنچه قبلاً خوشبینی آرامشبخش در مورد کارهایی که پول میتواند برای شما انجام دهد، با واقعیت تلخ آنچه که نمیتواند جایگزین شود، جایگزین میشود.
گاهی اوقات رویا چیزی است که حس خوبی به شما دست می دهد، و وقتی به آن رسیدید، رویا از بین می رود و در واقع افسرده می شوید. مالکوم فوربز: تا زمانی که آن را ساخته ایم، آن را داشته ایم.
2. آنچه شما فکر می کنید تحسین موفقیت شما است ممکن است در واقع حسادت باشد.
دریک خواننده رپ یک بار گفت: "مردم شما را بیشتر دوست دارند زمانی که برای چیزی کار می کنید، نه زمانی که آن را دارید."
تشخیص اینکه چه زمانی این انتقال اتفاق می افتد دشوار است، و برای یک فرد ثروتمند معمول است که فکر کند وقتی واقعاً مورد حسادت قرار می گیرد مورد تحسین قرار می گیرد.
نویسنده رابرت گرین زمانی نوشت:
«هرگز آنقدر احمق نباشید که باور کنید با به رخ کشیدن ویژگی هایی که شما را بالاتر از دیگران می برند، تحسین را برانگیخته اید. با آگاه کردن دیگران از موقعیت پست خود، فقط تحسین یا حسادت ناخوشایندی را برانگیختهاید که آنها را از بین میبرد تا زمانی که شما را به شکلی که نمیتوانید پیشبینی کنید، تضعیف کنند.»
این امر به ویژه زمانی صادق است که چیزی که شما را ثروتمند کرده نوعی تبلیغ موفقیت شما بود به گونه ای که دیگران را وادار به کمک و حمایت از شما می کند. وقتی تحسین به حسادت تبدیل میشود، این حمایت کاهش مییابد و تحمل افراد در برابر اشتباهات شما کاهش مییابد. اگر یک روزنامهنگار بینام کتابی در دفاع از سام بنکمن-فرید مینوشت، هیچکس اهمیتی نمیداد - ممکن است در واقع به نویسنده تبریک گفته باشند. اما از زمانی که مایکل لوئیس این کار را انجام داد، چنگال ها بیرون آمدند.
ثورو گفت: حسادت مالیاتی است که همه تمایزات باید بپردازند.
3. هر چه ثروتمندتر شوید، احتمال اینکه اطرافیان شما اشتباه، دیوانه، بدجنس یا غافل هستید، کمتر به شما بگویند.
مت دیمون میگوید: «در لحظهای که مشهور میشوید، از نظر اجتماعی و عاطفی عقب میمانید. تجربه شما از دنیا هرگز یکسان نیست.»
همین امر ممکن است - و بسیار رایج تر - برای کسانی که ثروتمند می شوند صادق باشد. هیچ کس هرگز با شما یکسان رفتار نمی کند. و بدترین بخش این است که شما حتی ممکن است آن را ندانید.
هنرمند دیمین هرست یک بار گفت:
«همه شما را دوست دارند. بانک شما را دوست دارد و حسابداران شما را دوست دارند، زیرا پول شما را می گیرند. هر سال افراد بیشتری را نیز به دست می آورید. یک پسر 10 درصد را می گیرد و سپس آن مرد دیگری 10 درصد را می گیرد و پسر دیگری 10 درصد را می گیرد و همه اینها یک مهمانی بزرگ است. افرادی که به شما اضافه برداشت می دهند، بهترین همسرتان نیز هستند، به شما لبخند می زنند و به شما می گویند که فوق العاده هستید، بنابراین به این کار ادامه دهید.
گاهی اوقات مردم عمدا از شما سوء استفاده می کنند و از شما سود می برند. گاهی اوقات شما را جدی می گیرند در حالی که نباید. مشکل بزرگ حبابها ارتباط بازتابی بین ثروت و خرد است، بنابراین یک سری ایدههای دیوانهکننده جدی گرفته میشوند زیرا یک فرد موقتاً ثروتمند آن را گفته است.
بافت یک بار توضیح داد:
وقتی بیست و یک ساله بودم و مردم به حرف من گوش نمیدادند، بهترین توصیههای مالی را داشتم. میتوانستم بلند شوم و درخشانترین چیزها را بگویم و توجه چندانی به من نشود. و حالا میتوانند احمقانهترین چیزهای دنیا را بگویند و تعداد زیادی از مردم فکر میکنند که معنای پنهانی بزرگی در آن وجود دارد یا چیزی دیگر.»
4. گاهی اوقات چیزی که شما را به موفقیت رساند نگرانی و اضطراب بود و وقتی ثروتمند هستید نمی توانید آن را رها کنید.
من فکر می کنم آنچه بسیاری از مردم واقعاً از پول می خواهند این است که دیگر به پول فکر نکنند. پول کافی داشته باشند که بتوانند به آن فکر نکنند و روی چیزهای دیگر تمرکز کنند. این رابطه عجیب و غریب است: آنها با این امید که روزی می توانند آن را به کلی نادیده بگیرند وسواس زیادی به پول درآوردن می کنند.
این وسواس ناشی از استرس و اضطراب است. اغلب به عنوان جاه طلبی شغلی، سرمایه گذاری تهاجمی و انگیزه نوع A نشان داده می شود.
سپس، هنگامی که آنها ثروتمند شدند، متوجه می شوند که نمی توانند این استرس را رها کنند. در هویت آنها ریشه دوانده است.
آنها 80 ساعت در هفته کار می کنند زیرا می خواهند در نهایت هرگز مجبور به کار نشوند. اما زمانی که آنها پول کافی برای بازنشستگی داشته باشند، نمی توانند از کار خود بکاهند، زیرا نمی دانند چگونه کار دیگری در زندگی انجام دهند.
بسیاری از برنامه ریزان مالی که من با آنها صحبت کرده ام می گویند یکی از بزرگترین چالش های آنها این است که مشتریان پول خود را در دوران بازنشستگی خرج کنند. حتی یک مقدار مناسب و محافظه کارانه پول. صرفه جویی و صرفه جویی به بخش بزرگی از هویت برخی افراد تبدیل می شود که هرگز نمی توانند دنده را عوض کنند.
من فکر می کنم برای برخی از مردم این در واقع خوب است. تماشای ترکیب پول به آنها لذت بیشتری نسبت به خرج کردن آن می دهد.
اما کسانی که هدف نهایی آنها این است که به پول فکر نکنند، گیر کرده اند. امتناع از اینکه به هدف خود دست یافته اید، می تواند به همان اندازه بد باشد که در ابتدا به هدف خود نرسیدید.
5. هیچ راه آسانی برای مدیریت ثروت و فرزندان وجود ندارد.
یک بار یکی از دوستان ثروتمندش از چارلی مانگر پرسید که آیا ترک کردن یکسری پول فرزندانش باعث از بین رفتن انگیزه و جاه طلبی آنها می شود؟
چارلی گفت: «البته که خواهد شد. "اما هنوز باید این کار را انجام دهید."
"چرا؟" دوست پرسید.
چارلی گفت: "چون اگر پول را به آنها ندهی از تو متنفر خواهند شد."
مانند بسیاری از توصیه های Munger، من فکر می کنم این تعامل طراحی شده است تا به یاد ماندنی باشد. احتمالاً 80 درصد درست است.
اما در کل حق با اوست. این دو گزینه برای ثروتمندان است: جاه طلبی آنها را با ارث از بین ببرید، یا با محروم کردن آنها از زندگی آسان، نوعی نزاع را به خطر بیندازید.
وارن بافت زمانی گفت که اغلب از افراد ثروتمند می شنود که در مورد خطرناک بودن یک جامعه رفاهی صحبت می کنند و نسلی از غمخواران متکی به کوپن های غذایی و مزایای بیکاری را ایجاد می کنند. او گفت، اما «همین افراد برای فرزندانشان یک کوپن غذای مادام العمر و حتی فراتر از آن را می گذارند». «به جای داشتن افسر بهزیستی، افسر صندوق امانی دارند. و به جای داشتن کوپن غذا، سهام و اوراق قرضه ای دارند که سود سهام پرداخت می کند.»
البته، استثناهایی وجود دارد. اما اکثر استثناها - بچه های ثروتمندی که پول را به ارث می برند و این روی جاه طلبی آنها تأثیری ندارد - به این دلیل است که بچه ها خاص هستند، نه به این دلیل که والدین لزوماً تصمیم هوشمندانه ای گرفته اند. اگر بیل گیتس 18 ساله یک میلیارد دلار به ارث می برد، جاه طلبی او را متوقف نمی کرد. استیو جابز و ایلان ماسک هم همینطور. به مارک زاکربرگ در 1 سالگی یک میلیارد دلار پول نقد برای فیس بوک پیشنهاد شد و او پلک نزد و حتی به آن فکر نکرد.
اما این پرندگان کمیاب هستند. بیشتر مردم باید با ترس از موفق نشدن آنها رانده شوند.
دوست من کریس دیویس در خانواده ای ثروتمند بزرگ شد - پدربزرگش، سرمایهگذار افسانهای شلبی دیویس است که 50,000 دلار را به تقریباً 1 میلیارد دلار تبدیل کرد - و در جوانی به او گفتند که حتی یک پنی از آن را نخواهد دید زیرا خانوادهاش نمیخواستند فرصت تولید آن را از او بگیرند. به تنهایی.
کریس به شوخی گفت: "آنها می توانستند کمی مرا دزدی کنند."
هرگز آسان نیست.
6. ثروت سریع، ثروت شکننده است.
من این ایده را دوست دارم که سرعتی که در آن ثروت خود را به دست آوردید نیمه عمر است برای اینکه چقدر سریع می توانید آن را از دست بدهید. پول خود را در یک سال دو برابر کنید؟ وقتی نیمی از آن را به همین سرعت از دست دادید تعجب نکنید. Blitzscaling؟ بلیتز شکست خورد.
دو چیز با ثروت سریع و شکننده اتفاق می افتد.
یکی این است که پولی که به راحتی می آید به راحتی خرج می شود. وقتی پول به سرعت به دست می آید، هزینه عاطفی دمیدن آن بر روی چیزهای بیهوده کم است. شما فقط زمانی مراقب چیزی هستید که برای شما عزیز باشد. خرج کردن سریع پولی که زمان یا انرژی زیادی برای به دست آوردن آن صرف نکرده اید، می تواند شبیه به یک شب اقامت باشد: تکانشی و مستعد پشیمانی. پول قدیمی یک پناهگاه مالیاتی می خواهد، پول جدید یک لامبو می خواهد.
مورد دیگر این است که هر چه ثروت سریعتر به دست بیاید، شانس بیشتری برای بازگشت به همان سرعت از شانس حاصل می شود.
این دو را کنار هم بگذارید، و هر زمان که شاهد افزایش سریع ثروت هستید – رمزارز در سال 2021 مثال خوبی بود – میدانید که پایان بدی خواهد داشت، زیرا شانس به ریسک تبدیل میشود و مصرف آشکار به بدهیهای نامشهود سبک زندگی تبدیل میشود.
7. شهرت در هر دو جهت حرکت دارد، زیرا مردم می خواهند با برندگان معاشرت کنند و از بازندگان اجتناب کنند.
هر چه موفق تر باشید، افراد بیشتری می خواهند با شما در ارتباط باشند – که عالی است.
اما این در معکوس به همان اندازه قدرتمند است.
کسی که در اوایل کار خود است می تواند خراب شود و به سرعت بهبود یابد و به شرکت بعدی برود. یک فرد یا شرکت موفق هر نقصی را در اخبار منتشر می کند و کانال های شایعات شبکه خود را اشباع می کند.
مبارزات Lehman Brothers در سال 2008 به صفحه اول اخبار ملی تبدیل شد. یک بانک اجتماعی کوچک میتوانست در نهایت عقل خود باشد و به سختی یک روح آگاه باشد.
شرکتی مانند سیرز نیز با این سطل مناسب است: همه می دانند که چقدر تحت فشار است، بنابراین هیچ کس – مشتریان، کارمندان، سرمایه گذاران، فروشندگان – نمی خواهد با آن ارتباط داشته باشد.
مثل ضرب المثل "هر چه میمون از قطب بالاتر برود، بیشتر می توانید الاغش را ببینید."
8. انتظارات می تواند سریعتر از درآمد افزایش یابد، بنابراین درآمد بالاتر انتظارات را از کنترل خارج می کند.
ثروت نسبی است. تجمل نسبی است. هر دو فقط مقایسه ای هستند بین آنچه شما دارید و آنچه دیگران دارند.
نکته عجیبی که من بارها دیدهام این است که برخی از ثروتمندترین افراد در معرض انتظارات غیرقابل کنترل هستند، زیرا از نحوه زندگی سایر افراد ثروتمند آگاه میشوند.
در سال 1907، نویسنده ویلیام داوسون در مورد اینکه چگونه احساس ثروت نسبت به آنچه شما به آن عادت دارید، نوشت:
«یک مرد تحصیلکرده، که به وسایل آسان عادت دارد، اگر در یک اتاق مجردی در یک خانه مسکونی پرجمعیت و محقر زندگی کند و مجبور شود با دستمزدی بخل و بیثباتی زندگی کند، از شکنجههای غیرقابل توصیفی رنج میبرد. او با خاطره چیزهای شادتر که به ما می گویند «تاج غم و اندوه» است عذاب می کشد.
اما مردی که هیچ شرایط دیگری از زندگی را نمی شناسد، از بدبختی آن بی خبر است. او هیچ معیاری برای مقایسه ندارد. محیطی که انسان اهل تدبیر را به افکار خودکشی سوق دهد، در او به اندازه نارضایتی ایجاد نمی کند. از این رو شادی در بین فقرا بسیار بیشتر از آن چیزی است که ما تصور می کنیم.»
برای رسیدن به هدفش: داوسون خودش نسبتاً موفق بود و با استانداردهای روزگارش به وسایل آسان عادت داشت. اما داوسون که در سال 1928 درگذشت، بیشتر عمر خود را بدون برق یا تهویه مطبوع گذراند. او هرگز آنتی بیوتیک، ادویل یا واکسن فلج اطفال نداشت. او هرگز پیشبینی دقیق آب و هوا یا یک بزرگراه بین ایالتی را تجربه نکرد.
یک آمریکایی معمولی امروز که برای تجربه زندگی داوسون در زمان به عقب فرستاده میشود، همان «شکنجههای غیرقابل وصفی» را که او درباره آن نوشته، متحمل میشود. اما او دوران مدرنی نداشت که زندگی خود را با آن مقایسه کند، بنابراین برای او احساس تجملاتی داشت.
همه چیز خوب در زندگی فقط است شکاف بین انتظارات و واقعیت، و هنگامی که چارچوب اصلی شما افراد ثروتمند دیگری هستند که سعی می کنند یکدیگر را تحت تأثیر قرار دهند، این شکاف می تواند به سرعت از بین برود.
9. 100 سال دیگر هیچکس شما را به یاد نخواهد آورد.
بنابراین ممکن است به جای اینکه پول در آینده شما را بخرد، روی چیزهایی که اکنون شما را خوشحال می کند، تمرکز کنید.
یک ضرب المثل اسکاتلندی وجود دارد: تا زمانی که زنده هستید، شاد باشید، زیرا مدت زیادی است که مرده اید.
نویسنده: مورگان هوسل
منبع: سرمایه همکاری
- دلال
- حداقل سپرده
- نمره
- به بروکر مراجعه کنید
- پلتفرم معاملات Cryptocurrency برنده جایزه
- حداقل 100 دلار سپرده ،
- FCA و Cysec تنظیم می شوند
- 20٪ پاداش خوشامدگویی حداکثر 10,000،XNUMX دلار
- حداقل واریز 100 دلار
- قبل از اعتبار گرفتن جایزه ، حساب خود را تأیید کنید
- بیش از 100 محصول مختلف مالی
- از 10 دلار سرمایه گذاری کنید
- برداشت در همان روز امکان پذیر است
- Fund Fund Moneta Markets با حداقل 250 دلار
- با استفاده از فرم ، ادعای 50٪ پاداش سپرده خود را انتخاب کنید